گاهي اوقات در محيط كار همه چيز مطابق ميل پيش نميرود و مدير يك بخش مجبور ميشود برخلاف خواستهاش با تصميم ديگران توافق كند. راه حل چيست و در اين شرايط چه واكنشي بايد نشان داد؟
يكي از بزرگترين دغدغههاي مديران بخشهاي مختلف اين است كه بايد با تصميم مديران ارشد موافقت كنند. اين افراد نفوذ كمتري نسبت به مديران اصلي شركت دارند و نميتوانند هميشه نظر خود را روي تصميمها اعمال كنند. گاهي اوقات اين افراد بخشي از يك تصميمگيري بزرگ هستند و در ساير موارد اين تصميم مستقيما روي نحوهي عملكرد خودشان تأثير ميگذارد. فرض كنيد فرد بايد روند كاري خود را طبق نظر ديگران و موضوعي كه مورد مخالفتش بوده و به درست بودن آن شك دارد پيش ببرد. در چنين شرايطي مخالف كردن و قبول نكردن شيوهي جديد اولين راهي است كه به ذهن فرد خطور ميكند. اين شخص دوست دارد با همكاران و مديران ارشد خود صحبت كند و به آنها بگويد كه شيوهي جديد او را به هيچ عنوان راضي نكرده است. اما بهترين كار اين است كه در برابر چنين واكنشي مقاومت كرد. فراموش نكنيد كه وظيفهي شما كمك به موفقيت شركت است. مخالفت كردن با تصميم جديد چه از روي عمد و چه غير عمد ميتواند به بهاي شغلتان تمام شود. در عوض از خودتان بپرسيد آيا به شركتي كه در آن كار ميكنيد اعتماد داريد يا خير؟ اگر احساس ميكنيد تيم مديريتي شركت در تصميمگيريها ضعيف عمل ميكند بهتر است دنبال شغل جديدي باشيد.
اما اگر به سازمان اعتماد داريد بنابراين بهتر است خودتان را قانع كنيد كه اين تصميم نتيجهي بهتري براي شما و شركت خواهد داشت. گفتن اين حرف ساده است اما عمل كردن به آن به همين سادگي نيست. فرض كنيد مديريت بخشي از شركت را برعهده داريد و حال مجبور هستيد با تصميمي كه مطابق ميليتان نيست و دخالتي در آن نداشتهايد موافقت كنيد. اين يعني مديران ارشد شركت متوجه منظور شما نشدهاند يا ديدگاه ديگري نسبت آن موضوع دارند. عصباني شدن در چنين شرايطي كاملا طبيعي است اما همانطور كه گفته شد اگر به عملكرد شركتي كه در آن كار ميكنيد اطمينان داريد بهتر است سريع قضاوت نكنيد. خودتان را جاي افرادي بگذاريد كه اين تصميم را گرفتهاند. از خودتان بپرسيد چه چيزي باعث شده است تا اين تصميم گرفته شود؟ دنبال پيدا كردن عواملي باشيد كه تا اين لحظه توجهي به آنها نداشتهايد اما موجب ميشوند شركت عملكرد بهتري داشته باشد. همچنين در مورد تمام عواملي كه باعث ميشوند با اين تصميم مخالفت داشته باشيد با خودتان صادق باشيد و تمام جوانب آنها را در نظر بگيريد. بعد از اينكه متوجه دليل تصميمگيري شديد راحتتر با اين قضيه كنار خواهيد آمد و ميتوانيد اعضاي تيم را در مسير جديد هدايت كنيد. اين رويكرد از دو جنبه براي شما و اعضاي تيمتان اهميت خواهد داشت:
۱- عملكرد انسان متأثر از باورهايش است
اينكه اعضاي تيم براي موفقيت يك تصميم چه مقدار تلاش ميكنند ارتباط مستقيمي با اعتقادشان در مورد درست بودن اين تصميم دارد. افرادي كه به درست بودن موضوعي باور نداشته باشند نميتوانند با تمام وجود براي محقق كردن آن تلاش كنند. باور به درست بودن يا نبودن يك تصميم به طور ناخودآگاه روي عملكرد فرد تأثير ميگذارد. همچنين به ياد داشته باشيد كه حتي بهترين تصميمها نيز به دلايل مختلف با مشكل مواجه ميشوند. گاهي اوقات تلاش بيشتري براي رسيدن به موفقيت احتياج است يا اعضاي تيم بايد نوآوري بيشتري براي حل مشكلات داشته باشند. اينكه افراد تيم تا چه اندازه براي حل مشكلات تلاش ميكنند ارتباط مستقيمي با تعهدشان به تصميم گرفته شده دارد. معمولا در اين شرايط هر مشكلي كه پيش بيايد همه تصميم اوليه را مقصر ميدانند و تلاشي براي رفع مشكل نميكنند زيرا انگيزهاي ندارند. در صورتي كه اگر به تصميم اوليه اعتقاد داشته باشند همهي تلاششان را براي برطرف كردن مشكل انجام خواهند داد. باور داشتن به درستي يك تصميم اعتمادبهنفس اعضاي تيم را بالا ميبرد و روي عملكردشان تأثير ميگذارد.
۲- آمادگي براي مشكلات به حل آنها كمك ميكند
همانطور كه در ابتداي اين مطلب توضيح داده شد بهتر است ليستي از دلايل قانع كننده براي خودتان تهيه كنيد و توضيح دهيد كه چرا اين تصميم ميتواند مفيد باشد. اين ليست دلايل قانعكننده از درست بودن تصميم را نشان ميدهد. فردي كه با تصميمي مخالف باشد هزاران دليل براي اشتباه بودن آن در ذهن خود دارد پس وجود چنين ليستي ضروري است. اين ليست همچنين كمك ميكند ديدگاه بهتري در مورد موضوع داشته باشيد و در صورت بروز مشكل راه حل بهتري براي آن پيدا كنيد. تحقيقات نشان داده است هرقدر آمادگي بيشتري براي روبهرو شدن با مشكلات داشته باشيد، عملكرد بهتري هنگام بروز آنها خواهيد داشت.
درنهايت سعي كنيد ديدگاه خود را كمي تغيير دهيد. هدف تمام كساني كه در شركت كار ميكنند موفقيت و رشد آن است. بنابراين سعي كنيد موضوع را از ديد آنها بررسي كنيد. شايد عواملي غير از آنچه در نظر گرفته بوديد روي عملكرد شركت تأثيرگذار هستند. زماني كه تصميمي را پذيرفتهايد بايد به درست بودن آن باور داشته باشيد و اين موضوع را به كارمندانتان نيز منتقل كنيد تا انگيزهي بيشتري براي حل مشكلات داشته باشند.